پویش اجتماعیِ سهم من در كرونا؛

نقش اجتماعی شهروندان در احیای امید در جامعه

نقش اجتماعی شهروندان در احیای امید در جامعه به گزارش بازار مقاله به قول فیلسوف یونانی «هراكلیت»، اگر امید نداشته باشیم، نمی توانیم حتی آن چیزهایی كه نمی خواهیم اتفاق بیافتند را هم پیدا نماییم. این گفته هراكلیت كه صدها سال از آن می گذرد به ما می گوید كه در نهایت این امیدوار بودن است كه راه نجات را به ما نشان داده است.


شیوا دولت آبادی، رئیس هیأت مدیره انجمن روان شناسی ایران در یادداشتی كه پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در اختیار ایرنا قرار داد، در مورد نقش اجتماعی شهروندان در احیای امید در جامعه، با اشاره به جمله ای از هراكلیت فیلسوف یونانی در مورد ضرورت حفظ امید، نوشت: آیا می شود به دستور خود یا به دستور دیگران بدون هیچ مبنایی، امید داشت؟ اگر بنیادهای امید را در خود نشناسیم و در خود جستجو نكنیم، «امیدوار باش» فقط یك پند ناموثر است. پس باید حداقل هایی برای امیدواری وجود داشته باشند. در همین جا خوشبختانه بگویم كه ما می توانیم با داشتن «امید واقعی» در مقابل مبارزه با خطری چون ویروس كرونا بایستیم و امید داشته باشیم.
از دیدگاه روان شناسی ریشه هایی برای داشتن امید شناسایی شده اند. به دیگر سخن برای داشتن و پروراندن امید پیش نیازهایی لازم هستند كه خوشبختانه ما خیلی از آنها را داریم:
- یكی، داشتن حس «تسلط و كنترل» بر خودمان، هیجان هایمان و دنیایی است كه برای خودمان می سازیم.
- دیگری، پیدا كردن «معنا»در هر رویدادی است كه با آن روبه رو می شویم.
-یكی دیگر از خاصیت های امیدواری توانایی «نگاه كردن فراتر از نفع شخصی» خودمان و باور به این كه می توانیم نقشی مثبت در سرنوشت دیگران داشته باشیم است. این را كه دیگران هم هستند كه می توانند از ما حمایت كنند یكی دیگر از نیازها برای امیدواری است (حمایت اجتماعی).
این روشن است كه فرد فرد میلیاردها انسان در روی كره خاكی ما با پیش زمینه های روانی-اجتماعی، با امكانات بیرونی بسیار متفاوت با یك ترومای جمعی مثل خطر كرونا روبه رو می شوند. پس ما نمی توانیم همه ی آحاد جهان را در مقابل یك خطر مشابه با یك معیار ارزیابی نماییم. ولی می توانیم با استفاده از چارچوب كلی ای كه از پیش نیازهای امید مطرح كردیم، وضع موجود خودمان یعنی كسانی كه در این نقطه از جهان با یك ترومای جمعی روبه رو هستیم را تحلیل و امیدمان را ارزیابی نماییم و ارتقا دهیم.
خوب، به خودمان برگردیم؛ یادآور می شوم كه نخستین پیش نیاز داشتن امید را داشتن «تسلط بر رفتار، هیجان ها و افكار»ِخود نام بردیم. آنچه اسمش را تسلط بر زندگی خود می گذاریم، به عبارت دیگر همان داشتن امكان كنترل، تنظیم خواسته ها و در نتیجه ایجاد احساسی از امنیت در خود است. همان احساس ایمن بودن، كه یكی از اصلی ترین نیازهای بشر است، احساسی كه نیاز به اعتقاد و ایمان ما دارد.
خوب پرسش این است كه آیا می توانیم خودمان را در مقابل یك ویروس خطرناك كه به شدت مسری است ایمن كنیم؟ با قاطعیت می گوییم بلی! در صورتیكه ما روزگار را می گذرانیم و مرتب خبر شیوع و یا كنترل ویروس را می شنویم و یا به تعداد قربانی ها فكر می نماییم، در آزمایشگاه های ویروس شناسی و علوم مرتبط، پژوهشگران مشغول شناسایی دقیقتر این دشمن ناشناس جدیدالورود و رفتارهای این موجود زنده ی كوچك هستند. به بركت این كوشش های علمی بی وقفه، خوشبختانه هرروز مقدار بیشتری دانش درباره خاصیت های این دشمن داریم و می توانیم به مصداق «توانا بود هر كه دانا بود»ِ پیر طوس خودمان، تا حدود بسیار زیادی اعتماد به نفسی در مقابل مقابله با آن به دست بیاوریم. وقتی می دانیم كه این ویروس در مقابل بیست ثانیه شستشوی دست ها با آب و صابون تاب نمی آورد و با الكل از بین می رود، آن وقت این واقعیت علمی به ما اجازه می دهد كه تسلط نسبی بر رفتار و وضعیت خود داشته باشیم. یعنی رعایت دستورهای مراقبتی همان داشتن تسلط و كنترل است كه از زیربناهای امید است. امید به آینده از راه رعایت بهداشت، از زمان باخبر شدن از این اپیدمی كه اینك یك پان دمی است، به بیان های مختلف پزشكی، هنری، طنز و غیره مرتب این پیام به ما می رسد و سفارش می شود. در بین مجموعه سفارش های بهداشتی و رعایت آن می توان قسمتی از امیدواری ما بر غلبه بر این خطر را جستجو كرد.
باید از دستكش استفاده كرد، دست ها را باید شست، وقتی كوچكترین علائم سرماخوردگی را داریم، باید در محافظت از دیگران از ماسك استفاده نمائیم، فاصله مكانی را با دیگران حفظ نماییم، با آگاهی علمی از مدت زمان هایی كه ویروس بر روی اشیامی ماند از آنها دوری نماییم، از مواد پاك كننده استفاده نمائیم. اینها همه یعنی توانایی داشتن تسلط بر رفتارها، افكار و هیجان های خود كه زیربنای امید به پیروزی است.
نمی خواهم چیزهایی را تكرار كنم كه خودتان می دانید، فقط می خواستم بگویم كه چگونه یكی از اجزای تشكیل دهنده ی امید به آینده ای روشن تر در مقابل بحران ها نه فقط دانستن و دانایی، بلكه «عمل متعهدانه» به آن است. ما مالك افكار، هیجان ها و رفتارهای خودمان هستیم. باید علم و یافته هایی كه با تلاش پژوهشگران به ما می رسند و برای مبارزه در اختیار ما قرار می گیرند را جدی بگیریم و با انجام آنها احساس امنیت نماییم. امنیتی كه در شرایط بحرانی مانند بحران كرونا لرزان است و لطمه پذیر و مانع داشتن امید می شود. پس با ایمن كردن خود و اطرافیانمان نخستین قدم را برای كسب امیدواری به ایمنیبرداریم.
ولی این كنترل ها كافی نیستند و فقط بخش كوچكی از مبارزه برای داشتن امیدهای بزرگ و موثر هستند. این مصرع زیبای حافظ كه می گوید «سلامت همه آفاق در سلامت توست» امروز مصداق جهانی دارد. وقتی یك مسافر از قاره ای به قاره ی دیگر ناقل می شود و كشوری را آلوده می كند، دیگر روشن است كه چگونه سلامت همه ما به هم گره خورده است و چگونه گویی همه در یك كشتی نشسته ایم. اگر در ایمنی این كشتی همه با هم نكوشیم همه با هم غرق خواهیم شد و اگر همه با هم در سلامت و امنیت این كشتی تلاش نماییم، همگی به ساحل زیبای نجات خواهیم رسید. پس قرنطینه كردن خود و یا شاید قرنطینه كردن شهرها مفید می باشد. اگر ناقلیم، در دایره ی كوچكی می ماند و اگر با ناقلان در تماس نباشیم چرخه شیوع را می شكنیم. وقتی ماسك و دستكش های مصرف شده مان را در خیابان ها رها می نماییم و آنطور كه سفارش می شود در شرایط دربسته آنها را دفع نمی نماییم، ممكنست فرزند خود ما با كفش های كوچكش ویروس را به خانه ما بیاورد.
یادآوری می كنم كه یكی دیگر از پیش نیازهای داشتن امید، «احساس تعلق به دیگران» است، احساس مسئولیت نسبت به دیگران و احساس داشتن اطمینان از اینكه دیگران هم به ما می اندیشند. پس وقتی با فشردن دست ها، با رهاكردن ماسك و دستكش در خیابان، با مسافر اتوبوس و یا هواپیمابودن، یك ناقل بالقوه هستیم، آنگاه نمی توانیم به مصداق «بنی آدم اعضای یك پیكرند»بیاندیشیم و عمل نكنیم. از این تجربه ی جهانی از رنج، ترس و در كنار آن شناختن نقش خود بعنوان خودی اجتماعی و نه فردی می آموزیم كه چگونه نمی توان به تنهایی مشكلات جمعی را حل كرد. پس امید ما به عمل و باور به مشاركت شخصی و همگانی در این مبارزه است. در اینجاست كه معنای هر رخدادی می تواند فراتر از ظواهر آن باشد.
از سوی دیگر معنایی كه یك ویروس خطرناك در شكل دادن به اندیشه و تامل ما دارد بسیار عمیق است. شكلی كه ما برای گذران روزهای سخت، از آموختن رعایت بهداشت به شكلی غیر از معمول و روزمره سابق و حتی در نوع ارتباطاتمان در خانه و در اجتماع در حال تجربه هستیم، معنای متفاوتی با تعریف ما از زندگی قبل از آن برای ما می سازد. بدون شك بعد از گذراندن این دوره ی دوری از دوستان و خانه نشینی معنای دیدار و گشت و گذار برای ما تغییر خواهدنمود و نسبت به آن قدردان تر خواهیم بود. فراتر از آن، آنگونه كه امروز فلاسفه مدرن می گویند، باید با تامل ببینیم كه چگونه نگرانی از یك موجود مزاحم خطرناك، معنای اشیاء، نیازهای كاذب، چشم و هم چشمی برای داشتن ها را از تغییر می دهد. پس این معنا را دریابیم كه بشر چقدر خودرا گرفتار خواستن های بی مصرف می كند. به چه میزان كالاها و خدماتی را دریافت می كرده ایم كه حالا از ترس بیماری نسبت به آنها بی نیاز شده ایم و با حذف آنها خسارتی به كیفیت زندگی ما وارد نشده است.
ما امروز شاهد ایستادن كادرهای پزشكی و داوطلبانی بر بالین بیماران و كوشش برای نجات آنها هستیم در حدی كه مانند سربازانی كه وطن را از دشمن بازپس می ستانند، از خود فردی و خانواده فراتر می روند و به دیگران می اندیشند و جان فدا می كنند. این تلاش ها همان بعد دیگر امیدواری است، كه هستند كسانی كه مانند ما و بیش از ما به فكر ما هستند.
و اما در پاسخ به نقش فرد و سیاستگذاران كه از پرسش های دیگر این گفتار است. باید بگویم كه بااینكه ما در این مقال به نقش اجتماعی افراد برای ایفای نقش سازنده و امیدبخش به خود و دیگران پرداختیم، ولی مكمل و یا حتی چتر اصلی كه می توان در زیر حفاظ آن امید داشت چتری است كه سیاستگذاران بر سر مردمی كه مسئولیت آنها را پذیرفته اند می گسترانند. می توان اظهار داشت كه اگر از تاخیر در اطلاع رسانی بگذریم، و به قرنطینه ای كه سفارش شد ولی عمل نشد نیز نپردازیم، در هر یك از مراحلی كه كوشیدیم پروسه مقابله با بحران یا ترومای جمعی را در كنار درون مایه های امید بپرورانیم، نقش سیاستگذاران حیاتیست.
- اطلاع رسانی از منابع مستند و معتبر برای شكستن چرخه شیوع
- ارائه ی خدمات درمانی مناسب
- تشخیص اولویت ها برای اختصاص دادن نیروها (گشت كنترل و اطلاع رسانی، اختصاص دادن بیمارستان هایی ویژه برای مقابله با این بیماری، تشكیل نقاهتگاه، بهره جستن از روان شناسان برای كاهش استرس و... )
این ها همه كارهایی است كه سیاستگذاران برای كاهش فشار این بحران و حفظ امید انجام می دهند و هنوز هم نیاز به تكمیل دارد تا هر یك از ما بتواند بر هیجانات خود تسلط پیدا كند، با ایمان به وجود راه نجات و اعتماد به دستاوردهای پزشكی نه فقط خود و عزیزان كه اجتماع را امیدوار و ایمن كند.
پی نوشت: از میان سیل اطلاعاتی كه می رسد كه بخش زیادی از آن بیشتر مایه تضعیف امید می شود، یك تحلیل ازقرنطینه به نظرم بسیار منطقی آمد. صاحبنظری می گوید كه قرنطینه حداقل كاری كه می كند، كاهش بار پزشكی است و توانایی ارائه ی خدمات بهتر و ریسك كمتر برای كادر پزشكی.


1399/01/04
21:25:29
5.0 / 5
3415
تگهای خبر: امنیت , پزشك , پزشكی , پژوهش
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۳
بازار مقاله MarketDoc
marketdoc.ir - حقوق مادی و معنوی سایت بازار مقاله محفوظ است

بازار مقاله

فروش مقالات و کتب علمی